به نام خدایی که عشق را آفرید
سلام
بله دوباره منم ... حاج مهدی با یک وبلاگ جدید .... از پنجاه تا بیشتر شده یا هنوز مونده...
خب موضوع این دفعه چیه؟
این مدتی که دانشجو هستم تنهایی بسیار اذیتم می کنم گاهی مواقع بسیار برایم لذت بخش است و گاهی زجر آور...
تا اینکه در همین اواخر با همین موضوع مستر بودی سرم را خیلی گرم کرد من یک دوست دارم که بهش می گیم امیر که
اسمش مصطفی است که اسم داداشش که سه سال بیستر نداره امین هست که اون هم یک دوست مجازی داره به
نام مستر بودی یا همان آقای بودی که ماجراهای بسیار جالبی با هم دارند که قصد داریم از طریق این وبلاگ شما را هم
در این ماجرای خودمانی شریک کنیم0
امروز می خواهم دو شخصیت مجازی را به شما معرفی کنم که نام یکی از آنها آقای محمدی است (که قصد تغییر نام دارد) و نام دیگری آقای بودی است که از دوستان امین است (قابل ذکر است که امین برادر امیر که همان مصطفی است که در ارومیه می باشد است) کمی درک این موضوع برای شما سخت است آقای محمدی دوست مجازی خود من حساب می شود که عموما نقش یک جاسوس و یک آدم مثبت و خلاصه نقش همه چیزها را بازی می کند و عموم رفقا از وجود ایشان مطلع هستند و آقای بودی که از دوستان امین (لازم به ذکر است سن امین ... اگر اشتباه نکنم باید زیر 5 سال باشد ) است و خیلی رابطه تنگاتنگی با هم دارند بعد از ظهر که با امیر یعنی مصطفی صحبت می کردم (امیر شخصیت مجازی مصطفی است) گفت امین با آقای بودی دعوایشان شده و بینشان کنتاک است حالا ببینید قضیه از چه قرار است آقای بودی یه سی دی داده به امین که امین هم سی دی را داده به امیر که همون مصطفی است که باهم ببینند ولی انگاری که سی دی سوخته و یا به هر دلیل دیگه کار نمی کند به خاطر همین موضوع امین و آقای بودی باهم دعوا کردند و اصلا اوضاعشان خوب نیست من هم با آقای محمدی صحبت کردم که با آقای بودی صحبت کند و خلاصه ایشان را با امین آشتی دهد وای خدایا من چقدر چرت گفتم اگر امیر که مجازی همون مصطفی است این نوشته را بخواند تا الان شونصد (عدد بی نهایت) بار گفته: تف له نهت مهدی .... خوب حالا که این جمله را به کار بردم بزار قضیه این یکی را هم بگویم می دانم که اصلا چیزی متوجه نشده اید چون خیلی عاقل هستید و در این موارد باید عقل را کنار گذاشت تا متوجه شد
جزییات این موضوع را می تونید در اینجا ببینید.
